کد مطلب:161849 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

توصیه به متولیان وقف
دوم: متولیان اوقافی كه منافع آن معین شده برای اقامه مجلس عزای حضرت سیدالشهداء علیه السلام و روضه خوانی كردن، باید مراقب و ملتفت تكلیف خود شوند و منافع اعیان موقوفه را به حسب قانون شرع انور و دستور العمل واقفین در محل مذكور صرف نمایند. و به عوض مجلس عزا و مصیبت، محفل عیش و معصیت برپا نكنند كه علاوه بر آلوده شدن به گناه خیانت و صرف مال حلال در سبیل معصیت، مبتلا خواهند شد به اشتغال ذمه


به تمام یا جمله از آن منافع كه در غیر محل صرف كرده. و چون به موعد رسیدگی به حساب خود رسد در اوقاتی كه باید در دنیا به حساب خود رسد، مكشوف گردد كه نامه عملش سیاه و دارائی اش در مقابل آنچه در ذمه اش جمع شده تباه است. و اگر حساب به آخرت كشید، حسنات خود را در نامه عمل واقفین خواهد دید. و اگر دستش از حسنات تهی است، بار گناه آن جماعت را بر دوش خویش خواهد كشید. و پوشیده نماند كه برای صرف آن منافع در غیر محل، بعضی افراد، واضحه و موارد معلومه است كه جای شبهه كاری و عذرخواهی نیست؛ مثل آن كه روضه خوان غنا خوانی را دعوت كند و اجرت دهد و به همان خوانندگی او قناعت نماید و مجلس عزا را بگذارند و گریه های از روی وجد و طرب را به عوض گریه های از سوز قلب در مصیبت، هدیه برای روح واقف فرستد. یا روضه خوان دروغگویی را كه در نزد اهل دیانت و خبره این فن به دروغگویی معروف است، دعوت نماید و مجلس را به دروغهای او به انجام رساند. و غیر اینها از معاصی كه به جهت اقامه آن مجلس در آن جا پیدا شود و طاعت را به عصیان و ثواب را به عقوبت مبدل نماید. و چون شرح آنها مناسب وضع رساله نبود اعراض نمودیم. و بعضی افراد مشتبه دارد كه برای آن میزانی نتوان بیان كرد و هر كسی را كه در او درد دین است در وقت حاجت، از اهل علم با دیانت و بصیرت بپرسد و تكلیف خود را بفهمد. و مثل متولی وقف به جهت روضه خوانی است، «وصی» كه حسب الوصیه از ثلث میت باید روضه خوانی كند. و همچنین آن كه نذر كرده ابتداء یا بعد از برآورده شدن حاجتش، چند مجلس روضه خوانی كند. و آنان كه در نزد ایشان از بلاد خارج مالی می فرستد به جهت اقامه عزای آن حضرت؛ چه همه این جماعت شریك اند با متولی مذكور در رعایت آن مجلس به نحوی كه گفته شد؛ والا همه به درد او مبتلا خواهند شد، خداوند تبارك


و تعالی چشم دل را بازو به عنایت غیبیه همه را سرافراز نماید. [1] .



[1] آنچه در متن و حاشيه گفته آمد، نابساماني و درهم ريختگي مجالس و محافل ديني و بالاخص مجالس عزاي ائمه معصومين عليهم السلام است كه گاهي انسان را نگران مي كند كه نكند مشمول آيات تحريف شود. مگر علما يهود و تحريفگران چه مي كردند؟ جز آن كه براي دريافت وجهي اندك (ثمنا قليلا) به نام دين خدا بر وفق خواست و اميال حاكمان و يا عوام، سخن گفتند و از ارائه و تبليغ سخن حق سرباز زدند و مسبب دگرگوني و قلب حقيقت دين شدند؟ آيا روند فعلي مجالس و سخنان بي مأخذ و نامربوطي كه در برخي از اين مجالس بر زبان مداحان و واعظان استاد نديده و تحصيل ناكرده و بي پروا به نام دين و اهل البيت پراكنده مي شود، چنين خطري را در پي ندارد؟ امروز مجالس و محافل مداحان و واعظان فاضل و خداترس و باپروا گرمتر است يا ديگران؟ عوام در اين مجالس چه را جستجو مي كنند؟ جهت علاقه عوام به طرف چه منظورهايي هدايت مي شود؟ برخي مداحان و واعظان با چه هدفي بر منبر مي روند؟ نقش هدايت و تبليغ دين در اين مجالس چه اندازه است؟ و نقش معركه گيري و كسب درآمد چه مقدار؟ البته همواره بر اين نكته تأكيد ورزيده ام كه در ميان مداحان و واعظان، بانيان و مجلس گردانان، افراد مخلص باپروا و فهيم و تحصيل كرده بسياراند؛ ولي در مقايسه، وجه غالب و گسترش فعاليت و تلاشي كه ديده مي شود، همراه با نگراني احساس مي شود، اينان در اقليت قرار گرفته اند و جز اندكي، چندان مجالس آنها رنگ و بو و گرمي ندارد. بيشترين ميدان در اختيار كساني است كه مشخصه هاي لازم را براي تبليغ دين ندارند و گرايش عمومي به طرف آنها بيشتر است!! بنابراين اگر سخني گفته شود از اين باب است نه اين كه - خداي ناكرده - بخواهيم همه را به يك چوب برانيم. و از اين باب كه نگران اين نكته ايم كه اين اقليت به مرور و بر اثر فشارهاي گوناگون رواني، هم رنگ جماعت شوند همچنان كه برخي شده اند و از صحنه مدح و وعظ خارج شوند و افسار اين شتر رها شده و بي ضابطه را رها سازند! كه باز عده اي چنين كردند. و اين صحنه را براي يكه تازي بي پروايان، كاملا نهي سازند! شايد بي مناسبت نباشد در جهت ساماندهي شايسته و هدايت صحيح مجالس ديني نكاتي يادآور شود. به آن اميد كه شايد برخي از دست اندر كاران اين مجالس، بخوانند و تأثيري داشته باشد. و اگر چنين نشود، نويسنده حداقل در مقام اداء وظيفه در پيشگاه خداوند و اهل بيت عليهم السلام به كتمان حق مبتلا نگردد.به يقين هيچ عالم آگاه و معادباوري، روند فعلي مجالس ديني را سالم و بدون نقص نمي داند و بر همين اساس مي بايست براي اصلاح آن قدمي برداشت. در پي نوشت چند صفحه قبل به تناسب سخن مؤلف و پيشنهاد ايشان براي اصلاح اين مجالس مطالبي عرض شد و در طول بحث به واعظان و مداحان تنبه هاي گوناگوني با استفاده از آيات و روايات عرضه گرديد؛ ولي به تناسب سخن مؤلف، يكي از اركان اين مجالس «بانيان» هستند كه يا شخصا و به علت علاقه خود و يا به اعتبار مسوليتي كه پذيرفته اند به تأسيس مجالس عزاي أبي عبدالله عليه السلام اقدام مي كنند لذا مي توان گفت دست اندر كاران اين مجالس عبارتند از بانيان، مستمعان، واعظان و مداحان كه مي بايست سران هيئتهاي مذهبي را نيز به آن افزود. براي هر كدام از اين افراد توصيه هايي است كه اگر در مقام جلب رضايت خدا و پيامبر و اهل بيت عليهم السلام هستند مي بايست به آن توجه كنند و اگر منظور ديگري دارند، حداقل از دين و اهل بيت عليهم السلام سوء استفاده نكنند كه اين كار گناه بزرگ و ستم مضاعف بر دين خدا و فرهنگ اهل بيت است. دسته اول بانيان و مستمعان اند: اين دو دسته اغلب در مقام جلب رضايت الهي و كسب فيض اند و شايد توصيه به آنان مؤثرتر از ديگران باشد. بديهي است كسي كه مدتي از وقت خود را و يا مبلغي از پول خود را به اين عمل معنوي اختصاص مي دهد، بدان اميد است كه براي آخرت خويش توشه اي برگيرد و به وظيفه خويش عمل كند. منظور هر دو آن است كه كلام حق و سخنان اهل البيت عليهم السلام در روح و انديشه آنان اثر بگذارد و وسيله هدايت شود. پس مي بايست بانيان توجه كنند كه هر كسي را نمي توان براي اين مجالس دعوت كرد. اين مجالس براي سرگرمي و وقت گذراني نيست براي تبليغ دين است و كسي براي تبليغ دين صلاحيت دارد كه دين را درك كرده و كلام اهل بيت را بشناسد و فردي امين و عادل باشد كه همان كه از دين فهميده، بدون تأويل و توجيه به مردم منتقل كند. يعني بجز تحصيل كردن و استاد ديدن و تأمل كردن، مي بايست فردي باتقوا و امين باشد كه به نام دين خدا چيزي را به آن نيفزايد و يا از آن نكاهد و بشود به حرف و كلام او اعتماد و اطمينان كرد. اين وظيفه «باني» است كه در هنگام دعوت از مداح و يا گوينده اين دو شرط اساسي را مد نظر داشته باشد: 1- اين كه فردي تحصيل كرده و فهميده باشد و دين خدا و فرهنگ اهل بيت را بخوبي بشناسد. 2- اين كه فردي صالح و امين باشد تا چيزي را كه به مردم و مستمعان تحويل مي دهد تعريف نابجا نكند. موقعيت و وظيفه بانيان بسيار سنگين است؛ زيرا اولا مداح و گوينده با خواست و هزينه او به مجلس دعوت مي شود، ثانيا: مستمعان بر اساس اعتماد و اطمينان و احترام به صاحب مجلس، گرد مي آيند و بالاجبار و يا رغبتا به سخن گوينده گوش فرا مي دهند و معمولا نقش چنداني در دعوت از گوينده ندارند. حال اگر «باني» از گوينده يا خواننده اي ناشايست و يا بي موالات دعوت كند، عملا مجلس كه به انگيزه تبليغ دين و گسترش فرهنگ اهل بيت تشكيل داده، باعث اضلال و گمراهي مردم و خدشه دار كردن و تحريف فرهنگ اهل بيت عليه السلام خواهد شد و وبال چنين عملي - به جز وبال گوينده - به تناسب تعداد مستمعان و اهميت مجالس بر عهده «باني» نيز هست. پس چنين تصور نكنند، صرف انعقاد مجلس به نام اهل بيت مطلوب است، حال هر چه خواست در آن مجلس پيش آيد. گوينده و يا روضه خوان و مداح از اهلبيت فوق العاده اي برخوردار است. و باني بايد توجه كند كه اگر توانايي برگزاري مجلسي را تا تمامي شرايط آن داراست، اقدام كند. امروز ديده مي شود براي برگزاري مجالس عروسي و يا دوستانه تدابير بيشتري مي انديشند، تا مجالس اهل بيت! و اين تأسف آور است. شايد يكي از دلايل گرمي بازار روضه خوانان كم سواد و مداحان بي پروا، سهل انگاري «بانيان» در دعوت از آنهاست و يقين بدانند كه اگر خلافي بر زبان آنان در اين مجالس برود، بانيان نيز در اين گناه سهيم و شريك اند؛ زيرا به دعوت و هزينه آنها چنين گناه سنگيني و بلكه اشد كبائر صورت گرفته است. و البته اين سخن فقط مربوط به گوينده نيست، بيشترين خرابي و سهل انگاري به مداحان و روضه خوانان حرفه اي باز مي گردد. تصور نكنند كه اينان كه كار مهمي ندارند، مجلس گرم كن هستند، خير اينها به نام اهل بيت و مصائب اهل بيت عليهم السلام به مدح مي پردازند و كسي شايسته تبليغ عمومي است كه خود در مقام درك مناقب و تاريخ و سيره ائمه داراي اطلاعات و شايستگي باشد. بايد بتواند بفهمد كه هر شعري را نمي توان خواند، شعر بايد مطابق مضامين اخبار و سيره و مصائب معتبره باشد. صرف سوزناك بودن و گيرائي مجوز خواندن نمي شود، چيزي كه امروز ملاك اصلي انتخاب اشعار در مجالس عزا و مدح اهل بيت عليهم السلام شده است. در اين باب از جهت حساسيت عمل، هيچ تفاوتي با گوينده ندارد و بيشترين بي مبالاتي و سهل انگاري و بي پروايي و خرابي از همين ناحيه ايجاد شده است. فردي كه داراي كسب و كار ديگري بوده و هنوز نام كتابهاي مقتل را هم نمي داند، چون صداي خوشي دارد به اين حرفه روي آورده و به خود اجازه مي دهد هر چه مي خواهد به ائمه منتسب كند. مهم براي او آن است كه مجلس گرم و گيرائي تحويل دهد، حال با چه قيمت؟ اصلا اهميتي ندارد. در اين نكته و سخن خاتم المحدثين محدث والامقام مرحوم نوري را «بانيان» مجالس ديني با دقت و اهتمام تفكر نمايند كه اگر در مقام تهيه ذخيره اي براي آخرت خود و خدمتي به گسترش فرهنگ اهل بيت هستند، برخي از اين مجالس به علت بي توجهي نسبت به دعوت از گوينده صالح و خواننده و مداح باپروا، نه تنها ره توشه اي براي آخرت آنها نخواهد بود، بلكه ممكن است وسيله بزرگترين وبالها و عذابها در آخرت شود. چنين نيست كه گوينده صالح و مداح باپروا نباشد، هستند، ولي در اقليت و غربت. ممكن است به علت رعايت حدود نتوانند شور افكني كنند، ولي مسلم رضايت خدا و اهل بيت عليهم السلام در اين مجالس است و اين مجالس به مقصود معنوي آنها نزديك است. يك تأثير قلبي در اينگونه مجالس، با ارزشتر است از هزاران اشك و آهي و فريادي است كه به دروغ بلند شود، و تأثير معنوي آن بيش از اين مجالس است. البته در اين راه مشكلاتي است كه «باني» مايل است مستمعان رضامندانه از مجلس خارج شوند و متأسفانه رضايت آنان گاهي با استفاده از مطالب بي پايه و دروغ محقق مي شود. ولي بايد توجه داشت كه مسلم رضاي صاحب اين مجلس براي «بانيان» مقدم بر رضايت مستمعان است و روا نيست مجلسي كه به نام آنها منعقد مي شود، در جهت سخط آنان حركت كند. و البته اگر اندكي در مقابل نفسانيات خود بايستند خواهند ديد كه بركات و معنويات چنين مجالسي به مراتب بيش از آن مجالس است. خداوندا ما را به آنچه رضاي تو و اولياي توست موفق بدار. به مناسبتي براي مستمعان نيز سخن خواهيم گفت ان شاءالله.